نماد سایت RejsRejsRejs

Transnistria: بازگشت به اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی

Transnistria: بازگشت در اتحاد جماهیر شوروی نوشته شده توسط یعقوب Jørgensen

ترانس نیستریا - کشوری که وجود ندارد

در حومه اروپا مولداوی قرار دارد. و در حومه مولداوی ، کشوری وجود دارد که وجود ندارد. این کشور احتمالاً مرز خاص خود ، پول و پرچم خاص خود را دارد اما توسط کشورهای دیگر شناخته نمی شود. به Transnistria خوش آمدید - به انگلیسی Transnistria یا "به طور رسمی" Pridnestrovian مولداوی جمهوری.

Transnistria از بسیاری جهات دارای یک اندازه غریب است. و من از تجربه یاد گرفته ام این نوع مکانهایی که شما باید از آنها بازدید کنید ، زیرا آنها می توانند تجربه های کاملا متفاوت سفر را به شما ارائه دهند. بنابراین مولداوی و ترنسیستریا در این برنامه قرار گرفتند و در پایان ماه مه من با یک دوست مستقیماً از کپنهاگ به کیشینو پایتخت مولداوی پرواز کردم.

من پیش از این انتظارات نسبتاً کمی از کشور داشتم ، تا حدودی به این دلیل که کسی را ملاقات کرده بودم که فکر می کرد کیشینو زشت ترین پایتختی است که در آن زندگی کرده است. من قبل از سفر با یک راهنمای محلی در تماس بودم و او گفت که بهترین راه برای تجربه کشور قرار بود بدون انتظار وارد شود ، بنابراین با بالابردن ، ما 2,5 ساعت به سمت جنوب حرکت کردیم ، تا آنجا که ممکن است انتظارات کمی داشته باشیم.

کیشینف

معلوم شد که این فقط راه درست است. کیشینو که حدود سه ساعت با ماشین تا مرز ترانس نیستریا فاصله داشت، در بهترین حالت خود در آفتاب کامل و با زندگی در شهر بود، و ما در اطراف شهر کاملا اروپایی پرسه زدیم.

در بعضی مکان ها میدان های زیبا و ساختمانهای زیبا و در مکان های دیگر خانه های متروکه و بلوک های بتونی فرسوده برای نگهداری انسان وجود داشت. ترکیبی جذاب و دوستانه برای انسان ، جایی که خانه های سرگرم کننده و کافه ها در اطراف آن ظاهر می شوند و در آن می توانید به راحتی گشت بزنید. در اینجا هیچ نوع گدا و ترسناکی وجود نداشت. فقط افرادی که فکر می کردند خوب است که ما از کشورشان دیدن کردیم.

کیشینو نیز سبز است. در همه جا خیابان ها ، پارک های کوچک ، دریاچه ها و هر چیز دیگری وجود دارد که به این شهر بزرگ کوچک جان می بخشد. ما برای غذا خوردن بیرون رفتیم و اتفاقاً با تعداد زیادی از طرفداران لیورپول روبرو شدیم زیرا آن شب فینال لیگ قهرمانان اروپا برگزار شد ، بنابراین ما در مسافرخانه محلی "Erik The Red" (!) لذت بردیم با غذای عالی و آبجو محلی که با قیمت مناسب تهیه شده قیمت. فقط در گوشه ای از هتل کوچک دنج ما واقع شده بود ، به طور مناسب با نام شماره خانه: هتل 77/5.

یک شهر کوچک

اگر می خواهید "Tour de nedtur" انجام دهید ، مطمئناً می توانید نمونه هایی از مهارت در شهر را پیدا کنید. اما اگر به مرکز شهر و خیابان های اطراف آن بروید ، این شهر عمدتاً شهر زیبایی است که از شهرهای بخارست و برلین بهتر است.

اگر یک زبان لاتین می دانید ، حدس زدن این علائم سرگرم کننده است ، زیرا رومانیایی و به عنوان مثال ایتالیایی زبانهای مرتبطی هستند ، بنابراین شما معمولاً می توانید آنچه را می گوید درک کنید.

کیشینو یک شهر کوچک است و به عنوان محلی در هتل کوچک ما آن را می نامیم ، بیشتر "سرگرمی به سبک روستایی" انتظار یک شهر بزرگ خروشان را نداشته باشید ، اما یک شهر دنج و گاه روستایی است که می توانید در آخر هفته آن را تجربه کنید. این شهر یک نقطه شروع عالی برای سفرها در این کشور است ، از جمله به بزرگترین انبار شراب جهان و یک پناهگاه عظیم شوروی در کوهها.

مولداوی - ماوراالنهر - سفر

Transnistria: Before the Past

ما از آنجا با مینی بوس عمومی رانندگی می کنیم. ما برای استفاده بیشتر از بازدید ، ترجیح داده ایم که در یک سفر سازمان یافته به ماوراistالنهر بپریم ، و در حالی که اتوبوس از بزرگراه به سمت یک پست مرزی که می خواهیم بیرون برویم ، عرق می کنیم. یک دقیقه بعد ما در اتوبوس نشسته ایم و یک کاغذ کوچک کاغذ رایگان در گذرنامه خود داریم: ما اکنون در Transnistria هستیم - کشوری که توسط برخی کشورها شناخته نمی شود ، فقط توسط چند منطقه جدا شده دیگر.

زبان روسی است ، پول روبل ترانس است و پرچم روسیه در کنار هم با پرچم محلی که دارای چکش و مهر است ، وزن می کند.

Transnistria جیب زمان منزوی است و نگاهش به اتحاد جماهیر شوروی معطوف است که دیگر وجود ندارد. اولین ایستگاه قلعه بندر است ، جایی که هم یک پادشاه سوئدی و هم یک سلطان ترک از آنجا عبور کرده اند و در اینجا می توانید از رودخانه دنیستر که زمین را به قلمرو خودمختار می گذارد ، نگاه کنید.

ما در آفتاب زیاد جاده های فرسوده و ملایم به یک پارکینگ بزرگ زشت ، که در انتها یک بلوک بتونی با ظاهری عجیب ظاهر می شود ، می رویم.

بازگشت به اتحاد جماهیر شوروی

این یک ایستگاه اتوبوس جماهیر شوروی است که تقریباً بدون هیچ هزینه ای به یک کافه تریا با غذا تبدیل شده است و هر چیزی که درخشش شوروی بر روی دیوارها قابل تصور است: پرچم ها ، بریده های روزنامه از پراودا ("حقیقت") و رادیوهای قدیمی.

این یک نوستالژی خالص در ترانس نیستریا است، ما واقعاً هستیم بازگشت به اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، که بیتلز آن را خواند. این کافه تریا برای توریست ها هدف قرار نگرفته است ، تعداد زیادی از آنها در اینجا وجود دارد ، اما بیشتر مردم محلی هستند. غذا خوب ، محبوب و فراوان است ، و همچنین ممکن است به همین دلیل باشد که چنین دوشنبه ای برای ناهار زیر پرچم های قرمز به خوبی اشغال شده است.

در ساعت های آینده عجیب و غریب ظاهر می شود. با چنین روشی کاملاً مسالمت آمیز و آگاهانه ، راهنمای ما به ما درک می کند که زندگی در کشوری که وجود ندارد چگونه است. در مورد بزرگ مرد محلی و الیگارشی که کلانتر نامیده می شود و صاحب قسمت زیادی از منطقه ، از جمله پمپ بنزین هایی است که فقط "کلانتر" نامیده می شود.

درباره تانک روسی در میدانی که عروس و داماد در آن عکس می گیرند. و در مورد نوشیدنی الکلی ویژه ای که اولین کیهان نوردان وارد اتاق کردند ، زیرا شما نمی توانستید بدون اینکه در حصار بنوشید ، فقط آنجا را ترک کنید. یا سفینه فضایی ، شاید بهتر باشد. ما همچنین شاهد انتخاب خوبی از ودکا 1/2 لیتری در سوپرمارکت دوست داشتنی بطری DKK 5 بودیم.

قبل از عزیمت ما چند قسمت اول سریال عالی "چرنوبیل" را دیده بودیم ، بنابراین یادبود در مرکز شهر کمی تجربه بود. بیش از 1800 نفر از مردم محلی برای انجام عملیات پاکسازی در نزدیکی اوکراین اعزام شدند و تعداد بازماندگان سرطان یک داستان واقعاً ناراحت کننده را روایت کردند.

Tiraspol

خیابان اصلی تیراسپول ، پایتخت ، اخیراً مورد مرمت و بازسازی قرار گرفته است ، بنابراین پیاده روها و گل آرایی های گسترده در همه جا وجود دارد. Danmarks Nationalbank ، مسئول سکه های پلاستیکی کشور (!) ، درست در وسط خیابان اصلی واقع شده است و ما در مکانی بزرگ و درست روبرو قرار گرفتیم.

برخی از افراد محلی که به آنها برخورد کرده بودیم مافیای رستوران را توصیه کرده بودند و در داخل آن لوسترهای کبودی وجود داشت ، اما ما در تراسهای رو به خیابان نشسته بودیم تا بتوانیم زندگی شهر را پیش ببریم و هر آنچه را که می توانستیم جای دهیم سفارش دادیم. این شامل یک استیک و دسر عالی و هر چیز دیگری بود ، زیرا قیمت ها آنقدر پایین بود که ما نمی توانستیم به آن کمک کنیم. به ازای هر نفر 100 کرون ، سرانجام به پایان رسید ، اما بعداً گرانترین غذاهای کارت را نیز سفارش داده بودیم.

افرادی که ما می دیدیم غالباً با لباس غربی و در همه اندازه ها و رنگ مو بودند ، زیرا در کنار رودخانه Dnestr بسیاری از مردم در طول قرن ها با یکدیگر ملاقات داشته اند. ما فقط با مهربانی و کنجکاوی روبرو شدیم.

ما به سمت هتل کوچک و منظم City Club خود ، چند بلوک پشت خیابان اصلی قدم زدیم ، و به محض اینکه از خیابان اصلی دور شدید ، یک دنیای عجیب و غریب از خانه های کوچک قدیمی شهر در رنگ ها ، صنعت بی مصرف شوروی ، آپارتمان های خاکستری ، جدید وجود دارد مغازه ها و فضاهای متروکه ای که به خوبی نشان می داد ماوراistالنهر چه اندازه ای دارد: کشوری که کشوری نیست که بخواهد توسعه یابد و شاید هنوز - حداقل - ترجیح می دهد به قبل از سال 1989 بازگردد.

ما با مبلغ کلان 15 کرون مستقیماً به فرودگاه کیشیناو رفتیم و اگر ماجراهای دیگری داشتیم می توانستیم با قطار به اودسا یا مسکو برویم. اما باید زمان خوب دیگری باشد.

سفر خوبی به مولداوی و ماوراistالنهر.


آیا می دانید: در اینجا 7 شهر در اروپا با بیشترین ساعات آفتابی وجود دارد

7: نیس در فرانسه – 342 ساعت در ماه
6: والنسیا در اسپانیا – 343 ساعت در ماه
با ثبت نام در خبرنامه بلافاصله شماره های 1-5 را دریافت کنید و به ایمیل خوش آمدگویی نگاه کنید:

خبرنامه ماهانه چندین بار ارسال می شود. ما را ببینید سیاست داده در اینجا

از نسخه موبایل خارج شوید